اگر صداقت در بین زوجین نباشد آن زندگی رنگ آرامش را نخواهد دید.
 

مقدمه 

خداوند، ازدواج کردن را برای زن و مرد یک وسیله و راهی قرار داده است تا بوسیله آن به آسایش و آرامش دست پیدا کنند. آنهای که وارد این زندگی می‌شوند و هدف شان دستیابی به آرامش است، باید خودشان را مجهز کنند تا در این مسیر در هنگام مواجهه با مشکلات بتوانند برای خودشان راه چاره ایی پیدا کنند. آنهایی که زوج خوشبخت هستند، قدرت تحلیل مشکلات را دارند و در کنار هم می‌توانند مشکلات را حل کنند. 

دو نکته مهم: اولا؛ باید خودتان را مجهز به علم و دانش کنید تا بتوانید مشکلات را تشخیص دهید. ثانیا؛ باید در کنار هم باشید و با درایت، مشکلات را حل کنید. 

ما می‌خواهیم در این نوشتار به رفتارهای که سبب می‌شود تا زندگی را تباه و سرشار از نفرت کند را بررسی کنیم:
 

1. ضرب و شتم

با اینکه دوران مرد سالاری رو به زوال است اما کما کان در بعضی از خانواده ها برخوردهای نامطلوبی از طرف شوهر انجام می‌گیرد و به خودشان اجازه می‌دهند تا به مقام مقدس زنان جسارت کرده و شخصیت آنها را با کتک زدن، لِه‌  کنند. 

نکته: وقتی دعوا و مشاجره بین زن و مرد به مرحله کتک کاری می‌رسد، یعنی پرده حیا و عفت از میان آنها از بین رفته است و آنها را وارد مرحله آسیبِ شدیدی کرده است. 

داستان: یکی از خانواده های که از نزدیک شاهد زندگی آنها هستم و از مشکلات آنها با خبر هستم. یکی از مشکلات آنها دست بزن داشتن شوهر خانواده است که زندگی را برای خانم، پسر و دخترش تبدیل به جهنم کرده و اعضای خانواده برای او آرزوی مرگ می‌کنند. با رفتارهای شوهر، فرزندان آنها هم از نظر موقعیت اجتماعی ضعیف هستند و دارای روحیه خشم عصبانیت دارند. ارزش واقعی یک مرد به مردانگی او است و کسی که صفت مردانگی دارد به خودش اجازه نمی‌دهد تا دست بر روی یک زن بلند کند. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر مردی که به همسر خود سیلی بزند، خدای متعال به نگهبانان دوزخ فرمان می‌دهد که در جهنم، هشتاد سیلی به گونه اش بزنند. [1] 
 

2. منت گذاشتن

این قسمت را با یک مثال شروع می کنم، مرد به همسرش می‌گوید، بخاطر من بوده که فلانی به تو احترام گذاشته است. من فلان وسیله را برای تو خریدم و خیلی دیگر از صحبت های که شاید به صورت عادی در بین آنها رد و بدل می‌شود اما به مرور زمان شعله عشق را خاموش می‌کند و نهال کینه را در قلب های آنها می نشاند. اگر شما کار خوبی هم کرده باشی و بخواهید آن عمل را مدام به رُخ همسرتان بکشید و به او منت بگذارید، در واقع دارید اعمال خودتان را تباه می کنید. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: یا ایها الذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن والاذی. ای کسانی که ایمان آورده‌اید! بخشش های خود را با منت و آزار، باطل نسازید. [2]

یادآوری: وجود این صفت باعث می‌شود تا دوستان و خانواده از کنار ما دور شوند و دور و اطراف ما خالی شود. 

زن و شوهر نباید خوبی های که در حق هم انجام دادند را به رخ هم بکشند و سبب آزار هم شوند. چون، این کار محبت را از بین می‌برد.  پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیث زیبا می‌فرماید: اگر زنی تمام طلا و نقره ای که در زمین است با عنوان جهیزیه به خانه شوهرش بیاورد، ولی روزی بر شوهر خویش منت گذارده و اموالش را به رخ همسرش بکشد و بگوید؛( تو کِه هستی؟ همه اموال از آنِ من است.) تمام اعمالش از بین می‌رود اگرچه عابدترین مردم با‌د. [3]
 

3. دروغگویی 

وقتی شما با همسرتان صادق نباشید و حرف های دروغ به او بگویید، در وجود او یک حس بدبینی نسبت به شما بوجود می‌آید و او هم این عمل زشت را از شما آموزش خواهید دید و تکرار خواهد کرد. فرقی هم بین دروغ بزرگ و کوچک هم نیست.  با توجه به سخنان معصومین‌(علیهم السلام)؛ دروغ سهم هلاک کننده ای است که در اصل حرمت آن فرقی میان کوچک و بزرگ و شوخی و جدی آن وجود ندارد. [4] اگر صداقت در بین زوجین نباشد آن زندگی رنگ آرامش را نخواهد دید. 
 

4. مقایسه کردن

بعضی از آقایان و خانم ها دچار مرض مقایسه کردن هستند و همسرشان را با دیگران مقایسه می‌کنند. گاهی هنر یک زن یا مرد دیگر را به رُخ هم می‌کشند که چرا این هنر را شما ندارید. یا مثلا؛ ای کاش تو هم مثل فلانی آشپزی خوب باشه، یا اینکه ای کاش تو هم مانند برادرت برای من وسیله خرید کنی. زمانی که یکی از زوجین با مقایسه کردن همسرش با دیگران به سرزنش او اقدام می‌کند، در روح و سرشت همسرش دردی ناگوار رُخ می‌دهد و باعث رنجش در بین آنها می‌شود. 

نکته پایانی: زن و شوهر موظف هستند در برابر بد خلقی دیگری، خویشتن دار باشند و صبر پیشه کنند. پاسخ بدخلقی همسر را با بد خلقی ندهید، بلکه سعه صدر داشته باشید و گذشت را پیشه زندگی خودتان قرار دهید. 

پی نوشت :
[1] نوری، حسین بن محمدتقی ، مستدرک الوسائل، قم: آل البیت، جلد 14، صفحه 250.
[2] قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیه 264.
[3] طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، جلد 1، قم: شریف رضی، 1370، صفحه 441.
[4] کلینی ، محمدبن یعقوب ، اصول کافی، تهران: اسلامی، 1407 ق.، جلد 2، صفحه 338.